یوسف زهرا س

این وبلاگ به نام یوسف زهرا سلام الله ساخته شده توسط هایده نجفی
  • خانه 

مناجات با دوست

30 آبان 1400 توسط مسافر

مهربان خداوندا!..کیست که مزه شیرینی دوستی با تو را چشیده باشد وغیر تو را بجای تو اختیار کند.

و ..  آن کیست که به مقام قرب تو انس یافته و لحظه ای از تو روی گردانیده باشد ؟
پروردگارا بی­ نیازی تو طمع نیاز را درما جنبانده است اینک ما بندگان دست نیاز خود را به درگاه بی نیازت آورده ­ایم تا حاجات خویش را طلب کنیم۰

الهی! ای مونس تنهایی و وحشت، بندگان روسیاهت ،کارهای بد خویش را به یاد آورده­ اند و به کیمیای نظر تو نیازمندند تا از گناهان بگذری و بهشت برین جایگاه ­شان سازی ، چون او بنده عبد توست و تو مولای او نه بنده غیر تو پس تو دریابش

امشب دلم میخواهد بازهم روی آن سجاده‌ی سبزرنگم در آغوش چادر نمازم تو را صدا کنم، حال عجیبی دارم. بغض گلویم را گرفته، اما این بغض عجیب دل‌نشین است.

خدایا خداوندا اگر تو نباشی زندگی چیست جز پرسه زدن در حیاط بیهودگی
گاهی حجم دنیای درونم از وجودت تهی میشود،آنوقت من می مانم و تنهایی و ترس ، من می مانم و درد , و امیدهای یك آرزوي دور از دسترس ، تنها نور وجود توست كه دلم را آرام نگاه میدارد ، آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ” ! پس نورت را هرروز به دلم بتابان و دستم را رها نکن یا الرحم الراحمین…

 
مولای یا مولای!…دلم برایت پر می‌کشد… برای خط‌ به‌ خط قرآن‌خواندن، برای صدای صلوات دسته‌جمعی …

مهربان خدای من!… امشب برای خودم چیزی نمی‌خواهم! تمام خواسته‌هایم دعا برای برای فرج است…

اللهم عجل الولیک الفرج و العافیه والنصر بحق زینب کبری سلام الله
.
هایده نجفی طلبه سطح دو دانشجوی ارشد فلسفه

 نظر دهید »

دلنوشته برای امام زمان عجل الله

27 آبان 1400 توسط مسافر

سلام مولای غرییم.. سلام ای دوازدهمین خورشید پرفروغ،نمی دانم چه خطابت کنم؟ اندوه جانکاهی در چشمهایم لانه کرده ست آقا!
شب است و بغض گلوگاه سربی ام را می تراشد و می سوزاند عمق وجودِ بی وجودم را.
.
با که بگویم غریبی شب هایی که یتیم وار بر سرِ دردهایم دست نوازشی از ترحم و منت می کشیدند؟ با که بگویم رازِ مخوف تنهایی مبهمی که تا سالها با من بود و بود و بی تو بیشتر و بیشتر؟
.
با که بگویم از دست هایی که هر غروب آدینه زیر چانه های فراغ در پشت کوچه های این شهر آلوده زنگاری بی تاب تر می شود؟
.
از کدامین قلم بگویم که لحظه لحظه از نوشتن وا می ماند و هر بار هجومِ افکارِ بی تو بودن، مأمن احساسم را شکنجه گاهی کرده ست؟ 
با تو می گویم از تمام تلخ کامی ها و خودکامگی هایم، تمام سرود های نخوانده ام و چشمهای ندیده ام، از شعرهایی که سروده نشد و بر هیچ لبی جاری نگشت…
.
با تو می گویم! از شکوفه هایی که زمستان در دلشان لانه کرده و جرأتی برای خودنمایی ندارند. با تو می گویم از تمام شکوه ابری که بر نجابتت، آستری کشیده ست و بر صلابتت دستی از مهربانی پوشانده..
.
می كوبم بر فاصله هایی كه سالهاست به هم نرسیده اند . شاید صدای گام هایم آشوب انتظار را بیشتر كند .
می كوبم بر پنجره هایی كه دخیل وار آسمان را به هق هق می كشانند تا خواب پاییزی گنجشك ها بشكند و یا ریزه خوانی بهاری شان نسیم را برقصاند .
سالهاست كه خورشید در تنهایی اش گُر گرفته است و اقیانوس ها امواج بی قرارشان را بر لحظه ها می كوبند .
نیستی آقاجان، که ببینی باران همهه چشم هایمان را بیشتر كرده است ، و زمین ، دیوانه وار بغض فرو خورده دوری ات را آتشفشان .

بگو از كدام سجاده، پرستوهای چشم هایت دانه برمی چینند ، و لب هایت طراوت كدام آیه را بوسه می زند !
مسیر آمدنت گلوی جمعه ها را پر از فریاد كرده است و هق هق گریه هایمان شوق رسیدنت را زمزمه می كند .
در خودم تحلیل می روم ، می خواهم ته مانده نیامدنت را به امیدهایم گره بزنم تا زودتر برسی .
.
ای سبزتر از بهار ! چشم به راه فردایی هستم كه ریه های جهان هوای بازگشت تو را بازدم  شوند .
فردایی كه عطر نفس هایت در گسترة خاك پیچید و خزان باغ را جوانه باران كند .
ساعت ها ثانیه شمار آمدنت هستند و جاده ها راه های ممكن رسیدنت را امتداد می دهند .
.
آفتابِ نبودنت ذره ذره جانمان را به آتش می كشد . غبار روزها بی تاب ترم كرده است ، و من چراغ در دست ، زمان را می كاوم تا رستاخیز جهان به وقوع بپیوندد .
آقا جان! چشمان جستجو گر من بر دروازه هر سحر قامت تو را منتظر است..کاش میشد که چشمانم را فرش راه گیسویت میکردم..
.
تو هنوز نیامده ای و من بادیه بادیه انتظارت
را دویده ام . پلك هایم بر سر شاخه های خاك ایستاده است تا نوید آمدنت باشد .
.
احساس می كنم كه حضورت به ظهور رسیده است ! و تو چقدر نزدیكی در جمعه هایی كه دست های ملتمس جمكران ، تو را ضجّه می زنند .
.
می آیی و چشم به راهی پنجره ها هم به آخر می رسد ، در طلوعی كه شعشعة نورانیتش جهان را روشن كرده است..
.
اللهم عجل لولیک الفرج

هایده نجفی طلبه سطح دو

 نظر دهید »

شعر میلاد نبی اکرم ص

01 آبان 1400 توسط مسافر

*به نام خالق بخشایشگر مهربان*

آسمان را مژده باد این چند روز
چون که آید در جهان ختم رسول
?????

یا محمد ص یانبی ای بی مثال
چون که باشی هر دو عالم را مثال
?????

تو نبی اکرمی جانی جهانی کاملی
از برای دین حق شایسته و وارسته ای
?????

چون قلم بر مدح تو بر دست نشست
رو جبینم چکه ای از شرم گذشت
?????

رنج ها بردی برای دین اسلام مبین
ای تو باشی شاهد و ناظر رسول مه جبین
?????

بت شکستی مثل جدت ابراهیم خلیل
آن نبی بت شکن و انگه امام راستین
?????

آیه آیه سوره سوره گشت نازل بر دلت
چون که یارب دید قلب پاک و این شد حاصلت
?????

ای رسول پاک ختم انبیاء و مرسلی
چون که روز حشر آید شاهد و هم عادلی
?????

وارث دین خدایی در زمین تو سروری
ای پیمبر نور حقی و رسول آخری
.?????

میلاد با سعادت نبی اکرم صلی‌الله علیه وآله و امام جعفر صادق علیه‌السلام مبارک
.
هایده نجفی طلبه سطح دو
??❤️????❤️????❤️

 نظر دهید »

دلنوشته شهادت امام رضا علیه السلام

14 مهر 1400 توسط مسافر

به نام خالق بخشایشگر مهربان
.
سلام ای آشنای غریب، ای عصمت هشتم، خورشید ولایت، خدا را سپاس می گویم که به من توفیق نوشتن و پرداختن به سیره ی مبارک شما را بخشید. اما این دل و این قلم کجا تواند بیان وصف این همه بخشندگی کند؟
 
سلام بر غریب‌ الغربا که غریبه‌ها در بارگاهش احساس غربت نمی‌کنند.
سلام بر تو اي امام مهرباني ها، اي ضامن آهو چه مي شود ضمانت كني اشك های حلقه بسته بر چشمان ما را
.
درود خدا بر وجود نازنینت ای خورشيد تابان خراسان، ای شاه شاهان ملك ايران زمين، نگين خاتم ملك خراسان، امروز همه عالم تشيع مرثيه خوان واپسين لحظات تواند.
.
یا امام رئوف!.می دانم که در میان عاشقانتان روی سیاه تر از من نیست اما دلم به این خوش است که اگر کبوتر حرمتان نیستم اما مرا با درختان بلوط نسبتی است و با چشمه‌ها قرابتی، تو ضامنم باش، آهو بودنم را چاره‌ای می‌اندیشم.?
.
 ای اختر تابناک لطف خدا بر تارک شرق! از چشمه‌ی قدمگاه تو امید و رحمت بر این دیار جاری است. مرا را در بال‌بال زدن کبوتران حرمت، پاک و لایق منتظربودن منجی غُربا کن.
.
پس غریب کیست؟؟؟غریب منم که اینجا دورتر از شعاع های خورشید و دور از تمام شور و اشتیاق بهاری شدن کنج این اتاق  نشسته ام ،نه بالی برای پرواز دارم و نه پاهایم روی دوباره آمدن !

ای قرار لحظه هایم ! ..این بار از خستگی قد خم کرده ام و شانه هایم دیگر تاب این سنگینی گناه را ندارد .

ای بخشنده! بال پروازی به من عطا کن اجازه بده دوباره دلم آبی شدن را تجربه کند.
ای عشق! دیریست عاشق شدن را از یاد برده ام …بگذار تا دوباره مشهدت بهار این دل خزانم باشد.بگذار تا دوباره از شفاعت سقاخانه ات،پیاله ای بنوشم.

ای شمس الشموس. کوچه های خراسان، هنوز بوی کلام عطرآگین تو را دارد. هر روز که خورشید خراسان، سینه ریز زرینش را از شوق می درد و انبوه دانه های طلایی اش از فراز آسمان بر حَرَمت می پاشد، کبوتر دل، بهانه کنان به سوی حرم تو پر می کشد و به سوی دانه های مِهری می رود که برایش می پاشی.

هوای صحن و سرای تو، پُر از زمزمه است و آسمان آکنده از ذرات لطیف حضوری است که چهره زائران خسته را می نوازد. در بارگاه تو، هیچ کس غریب نیست. طوس، با آمدنت مدینه ایمان شد. و ما هر زمان، به بهانه شوق دیدارت در “مشهد” عاشقان، نگاه مان را به نگاه تو پیوند می زنیم و از دلتنگی هایمان می کاهیم.
.
ای پسر رسول خدا!..انجا که دلی می شکند و نا امید و درمانده از همه جا با چشمانی گریان و دلی محزون به درگاه ملکوتیت متوسل می گردد ،
شما را واسطه می سازد، سرا پای وجودش لبریز از نیاز می شود و در طواف ضریح مطهرت پژواک استغاثه های خویش را در این فضای عطرآگین می شنود 
و چهره ملکوتی یار را بی پرده در تجلی آینه ها می نگرد، اشک شوق در چشمانش موج می زند و دل فریاد بر می آورد:
.
« السلام علیک یا علی بن مُوسَی الِّرِضا المَرُتَضی
خدایا به حق محمد و آل محمد (ص)محبت اهل بیت را در دل ما افزون بفرما
.
شهادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت علی بن موسی رضا ع بر امام عصر عجل الله و عاشقان حضرت تسلیت باد
.
هایده نجفی طلبه سطح دو مدرسه علمیه حضرت زهرا سلام الله 🌺🖤🥀🖤🌷🖤🌺🖤🌹

 نظر دهید »

دلنوشته رحلت پیامبر صلی الله

13 مهر 1400 توسط مسافر

به نام خالق بخشنده بخشایشگر
.
.
سلام و درود خداوند بر تو باد ای فرستاده خوبی‌ها،،ای رسول مهربانی
ای مهربانترین فرشته خاک، تو از ملکوت آسمان به زمین فرا خوانده شدی تا انسان را با معنای واقعی اش آشنا کنی، تو آفتاب روشن حقیقت بودی در شام تیره زندگی،
از مشرق دلها برآمدی و صدها افسوس که اکنون، آسمان تبدار غروب جانگداز توست.

ای رسول خدا!..کدامین زبان و کدامین قلم یارای بیان و نوشتن گوشه‌ای از غم عظمای شما را دارد که نمونه یک انسان کامل و دارای همه خصوصیات انسانی و اسلام هستی، کدامین قلم است که از تو به صورتی بایسته و شایسته یاد کند؟
.
یا محمد (ص) از رحلت تو چه بگوئیم و چه بنویسیم که براستی وصف این غم بزرگ، این رحلت جانگذار و وصف کبری و داهیه عظمی در توان کدامین قلم و کدامین بیان می‌گنجد؟
.
یا نبی خدا!… با غروب زندگیت نه تنها مدینه بلکه تمام ملک وجود در اندوه و در عزا فرو رفت. رواست اگر آسمان و زمین خون گریه کنند؛ چرا که این داغ
عزای قافله سالار انبیاست.
.
با رفتن تو اهل مدینه هر شب برای غصب خلافت در خانه علی ع و زهرا (س ) را می کوبند سیلی می زنند به آتش میکشند ریسمان به گردن آن ولی خدا جانشین تو می اندازنند تیر به تابوت می زنند سر از تن پاره تنت جدا می‌کنند خیمه ها به آتش میکشند گوش از گوشواره جدا می‌کنند و گردن از قفا می برند!.
.

روا مدار که هرشب صدای ناله زهرا سلام الله به گوش مردم مدینه برسد رو‌ مدار که غربت زهرای مرضیه و علی مرتضی ع آغاز شود. غربت اهل بیت تو نشان از ناسپاسی مردمان نسبت به تویی بود که وجودت برای آنان رحمت و برکت بود. آن هم بعد آن همه سفارشی که برای اهل بیتت کرده بودی!..
.
از غم حیدر خیبر شکن، به آتش زدن خانه دخترش، فردای حسین و حسن ع، از حسین ع و بدن بی کفنش خبر داشتی یا رسول الله؟
تو می‌دانستی که آزردن بتول پس از رحلتت شروع جنایات کربلا خواهد بود.

اگر نبود که امر به صبر و شکیبایی فرموده ای و از بی تابی نهی نموده ای آنقدر گریه می‌کردیم اشک‌های مان تمام شود و این درد جانکاه همیشه در ما می‌ماند و حزن و اندوه مان دائمی می‌شد که همه اینها در مصیبت رحلت تو کم و ناچیز است…

سختی مصیبت رفتنت ای پیامبر خدا به قدری زیاد است که مثل تو دیگر در پهنه زمین تکرار نخواهد شد اما ما با تکرار صلوات بر تو نور حضورت را در
قلب خود احساس می‌کنیم، سلام و صلوات خداوند بر خاتم انبیاء و فخر انسان‌ها حضرت محمد مصطفی (صلیالله علیه وآله) و خاندان پاک و مطهر او باد.

رحلت سراسر حزن و اندوه خورشید درخشان آسمان نبوت و چشمه جوشان تقوی حضرت ختمی مرتبت نبی گرامی اسلام محمد مصطفی صلی الله تعالی بر پیشگاه مقدس صاحب الزمان عجل الله تعالی و مسلمانان جهان تسلیت باد
.
هایده نجفی طلبه سطح دو مدرسه علمیه حضرت زهرا سلام الله
🌷🖤🥀🖤🌹🖤🌺🖤🥀🖤🌹🖤🌹

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 22
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

یوسف زهرا س

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس