دلنوشته شهادت قاسم الحسن علیه سلام
به نام خالق بخشنده بخشایشگر
یا امام مجتبی ع چقدر جای شما امشب خالیست کجابودی که ببینی پسرت مرد شده و به همراه عمو جانش لباس رزم بر تن کرده، نیستی که ببینی پسرت هل من مبارز می طلبد اقا جان، ای کریم اهل بیت کجا بودی که ببینی پسرت از عمو پرسید آیا من هم شهید خواهم شد؟
.
اما وقتی امام حسین ع قاسم رو در آغوش کشیده به سینه چسبانید و از او پرسید پسرم! مرگ را چگونه می بینی؟ و پسرت جواب داد احلی من العسل….?
.
آقای غریبم کجایی ببینی که فردا چگونه برادرت پسرت را غرق خون در آغوش گرفته و تسلی می دهد و می گوید پسرم! گوارای وجوت باد شهد شیرین شهادت…
.
ای کریم اهل بیت ع نیستی که ببینی کودکان را دست بسته به اسیری میبرند
نیستی ببینی خواهرت زینب کبری سلام الله هنگام سوار شدن بر شتر محرم ندارد؟
نیستی آقا که ببینی چگونه خواهرت نماز شب را سوار بر شتر الله اکبر….
.
آقا کجایی که ببینی رأس مبارک حسین ع و یارانش بر بالای نیزه می رود و یزید ملعون با چوب خیزران بر لب مبارک برادرت می زند و میگوید حسین لعینل علی… تو غالبی یا من…
راستی آقا صدای قرآن خواندن مولایم علی ع را بالای نیزه از بریده گاه گلوی مولایم حسین ع شنیدی؟ همان آیات معروف سوره کهف را؟
.
آقا کجایی که ببینی زینب کبری سلام الله را به مجلس کوفه و بعد به شام به اسیری میبرند …
نبودی ببینی بیعت شکنان کوفی را نامه ها به امام دادن اما…
آقا کجابودی وقتی حرمله تیر سه شعبه را هدف گلوی غنچه پرپر کرد؟
.
کجا بودی وقتی عباس ع مشک به دندان گرفت و چشمانش غرق در خون تیر سه شعبه حرمله بود..
آقا چگونه تاب می آوری اینهمه ظلم و ستم را..
آقا..گریه های رقیه سه ساله را در خرابه های شام شنیدی، همه کودکان گرسنه بودند اما رقیه سه ساله آب و نان نمیخواست او پدر میخواست و سر بریده پدر شد مهمانش…
.
آقا دیدی که مردم شام چگونه از اهل بیت برادرت از سر بریده مولایم استقبال کردند با سنگ و چوب!…
کاش بودی و می دیدی که خواهرت زینب کبری سلام الله و امام سجاد علیه السلام چگونه یزید را خوار و رسوا کردند!..
.
دلم میگیرد از این همه ظلم اینهمه ستم دعا کنید اقا دعا کنید فرزندت مهدی عج بیاد و متقم خون جدش حسین ع و خاندان پاکش باشد
الهم عجل لولیک الفرج السلام علیک یا قاسم الحسن علیه سلام
هایده نجفی طلبه سطح دو التماس دعا🌺🖤🌹🌺🖤🌹🌺🖤🌹