یوسف زهرا س

این وبلاگ به نام یوسف زهرا سلام الله ساخته شده توسط هایده نجفی
  • خانه 

دلنوشته میلاد امام رضا علیه السلام

02 تیر 1400 توسط مسافر

به نام خالق بخشنده بخشایشگر
.
.
سلام به آقای خوبم، سلام به مولای غریبم سلام به امام رئوف و مهربانم، سلام به خورشید تابان خراسان، سلام به گنبد طلاییت، سلام به کبوترهای حرمت و سلام به زائرهای عاشقت.

قلم را روی کاغذ نهادم تا شاید این بار قلم روی آن حرکت کند و خودش حرف های دل مرا به امام رضا بنویسد. هزاران بار نوشتم، هزاران بار گفتم، اما باز نشد. نتوانستم به قولی که به تو دادم وفا کنم، بگو چه کار کنم، کجای کارم اشتباه است .

هر وقت حاجتی دارم مهمان حرمت هستم آن قدر دخیل می بندم تا حاجتم روا شود.

چقدر ماه های خدا عجیب است دوازده ماه به نیت دوازده امام، زیاد نمی توانم این را بگویم چون کار خدا با حکمت است و عقل ناقص و ناتوان من قادر به بیان آن نیست. محرم الحرام اجازه ی ورود به ماه حسین است تا ایشان اذن دخول ندهند قطره اشکی ریخته نمی شود و آخر صفر هم با شهادت غریب الغربا . واقعا غریب به چه معناست… غریبه کیست… ؟

غریب یعنی دور از وطن، دور از خانه …

هنگامی که مسلم وارد کوفه شد غریب بود، امام حسین ع در کربلا غریب بود و اما شما آقای من که غریب خراسان هستی .

و اما چه بگویم از زائران حرمت که با پای پیاده مسافت ها را طی می کنند و برای دیدنت لحظه شماری می کنند. عجب صفایی دارد پنجره فولادت که بارها ، بارها دلم را به آن گره زدم و خواستم تا یاری ام کنی، من گدای در خانه ات هستم. نکند این گدا را رها کنی، یا امام رضا با دلم به سویت آمدم، آقا جان روسیاه ام و دستانم خالیست مرا میخری آقا..؟

هر وقت خواستم چیزی بگویم خجالت کشیدم بیان کنم، ابهت حرمت ، زیبایی بارگاهت، تقدس نگاهت مرا از گفتن حرفم عاجز کرد.
چقدر زیباست گنبد زرد طلایی ات که از دور حکایت می کند در این شهر عزیزی مهمان است. 

امام رئوف..تو مثل خورشیدی که به همه خانه ها یکسان نور و گرما میدهی، به خانه دل همه نور هدایت و گرمای امید و توکل بر خدا میدهی و خانه دلشان را گرم و روشن میکنی و این معنای : ” ایاک نعبد و ایاک نستعین ” هست که از وجود پر برکت شما نور هدایت خدا با کلام نورانی اش به قلبمان میرسد و بسوی خدا هدایت میشویم و فقط او را میپرستیم و نیز میفهمیم که فقط باید به او تکیه کنیم و از اوکمک بگیریم.

ااقا جان!….. در هر کجای زمین که هستیم، مانند ذره ای که در برابر خورشید قرار گرفته باشد ، به گنبد پاک و ملکوتی ات سلام می دهیم:

«السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا»

میلاد سراسر نور وجه اعظم خدا، امام رئوف، پشتیبان محکم سالکین الی الله، امام رضا علیه السلام بر پیشگاه منجی عالم بشریت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه و همگی شیعیان حضرت مبارک باد.
.
هایده نجفی طلبه سطح دو ارشد فلسفه
🌺🌹🌸🌹🌺🌷🥀🌷🌺🌹🌹🌸

 نظر دهید »

دلنوشته شهادت امام جعفر صادق علیه السلام

16 خرداد 1400 توسط مسافر

*به نام خالق بخشنده بخشایشگر,*
.

سلام ای صادق آل محمّد (ص)
وقتی خیلی کوچک بودم برای بار اول که شنیدم تورا ریئس مذهب می نامند تعجب کردم، که چرا قبرت تاریک است تا این که خودم نیز در گردش دور وجودت پروانه نورت گشتم.
.
هرچه بیشتر نزدیکت می شدم سوختنم را کمتر احساس می کردم. حالا که بزرگتر شده ام و عمیق تر تو را می فهمم خودم را نیازمندتر می بینم.
.
ای خوب ترین، ای غریبی که دل گرفته ها را خوب می پذیری دلم گرفته مولاجان.⁦☹️⁩
.
.
ما را دریاب و از چشمه زلال معرفتت سیرابمان کن و این در صورتی انجام می پذیرد که اجابت کنی دعای ما را در ظهور خورشید پشت ابر، آقا امام زمان(عج).
.
.
آقای خوبم!..قلبم کوچک است ولی می تواند جایگاه عشق بزرگی چون تو باشد. دستانم خالی است اما می تواند مهربانی هایت را بنگارد پایم هنوز می تواند در راه رسیدن به تو بهترین گام را بردارد. یاری ام کن. حالا که لطف خدا و عنایت امام زمان عجل الله شامل حالم شده که شاگرد مکتب شما باشم یاریم کن مولا جان..
.
مولای من! تو که غریبی را احساس کرده‌ای! حال غریبانه به آستان کرم تو چشم دوخته‌ام و به دستان پر مهرت توسل کرده ام
.
..
امشب می‌خواهم از غریبی بقیع بگویم که سجده‌گاه قدوم مهمانانت شده است؛ از کبوتران عاشقی که گرداگرد حرم بی شمع پاکت می‌چرخند و شما را طواف می‌کنند؛ از نسیم بگویم که نام صادق الائمه را بوسه‌باران می‌کند و عطر دلربای تو و اشک تمنای زائرانت را به اوج افلاک می‌برد.
.
.
مولای غریبم! می‌خواهم از آسمان بگویم که هر روز نه، هر ساعت نه، هر لحظه و ثانیه از تو جان می‌گیرد و در پیشگاه شکوه تو جان می‌دهد.
ای آفتاب مهربانی! می‌خواهم از خورشید بگویم که هر طلوع با انوار خود به زمین خاکیت چنگ می‌زند و از قبر خاکی تو نور می‌گیرد.
.
.
مولای غریبم..از خدای خوبم بخواه تا نوای قال الصادق در سرزمین وحی طنین انداز شود و آرزوی ما ظهور فرزندت مهدی عجل الله را از خدا طلب کن.
اقاجان! .سحرگاهان از سمت بارگاه خاکیت که مدفن تن پاک شما و پدران بزرگوارتان و مطلع آفتاب تن تاب است خورشید طلوع میکند… گویی عرش فرش سرای توست و شمیم دلنواز مدفنت گواه میدهد که این حریم…از ملکوتست. می درخشد چون ماه بدر در زمین خاکی بقیع مهربانی..
.
.
آقای من …و ای سرپرست مذاهب و چه خوب حکم میرانی بر دلهای اسیرت..و چه شیرین است اسارت تو…کجا ملکوت این قدر قرین است با زمین؟ یا کجا از زمین است و نیست؟!…در زیر گنبدت..ندا و ناله …راه دوری با ملکوت ندارد.
.
.
محبوب دلم ! داستان من و زندگی ام ، مصداق عینی این قصه پر غصه است ! قسم به همان بقیع تاریک ! به گلاب باران آسمان بقیع ! فاش میگویم و کنج دلم ، سیمای پر از نور شما را می طلبد … شور نگاه شما را میخواهد … روی سیاه و قطره اشک کنج نگاه دوره گردم ، صولت قامت و گیرایی سخنان شما را گدایی می کند …
.
آقای دلم ! با تمام وجود بی وجودم ، می نشینم رو به آن لاجوردی بی پایان تا هرم نفسهای گرمتان بر صورتم بنشیند و من ذوب شوم در آن حلاوت و شیوایی ! با تمام وجود … می خواهمتان …
.

? شهادت جانسوز بنیانگذار مذهب جعفری، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را به محضر حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا فداه و شیعیان آن امام همام تسلیت عرض می کنم
.
هایده نجفی طلبه سطح دو

 نظر دهید »

دلتنگی برای ماه رمضان

19 اردیبهشت 1400 توسط مسافر

ماه‌ترین_ماه_خدا
کم کم به آخرین روزهای ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم، ماهی که در آن تمام تار و پود وجودمان با نام و یاد خداوند مهربان سرشته شده بود.
.
ماهی که درهای رحمت الهی به روی بندگان گشوده شده بود تا همه از سفره ی بی پایان خداوند عزوجل بهره مند گردند، ماه بی پایان اجابت دعاها و چه سخت و نفس گیر است خداحافظی با این همه عشق و شور نسبت به معبود.
.
این روزها که سهم‌مان از دیدن هم دوری شده است، ماه‌ترین ماه خدا، مظلوم‌تر از همیشه کم‌کم کوله‌بارش را می‌بندد.
دل‌مان تنگ است برای دعاهای دسته‌جمعی، برای یک‌صدا العفو گفتن و برای قرآن به‌سر گرفتن‌های‌مان…
.
این روزها عادت کرده‌ایم به تنهایی. به این که دعا کنیم تا خدا صدای‌مان را بشنود و باری دیگر دورهم جمع شویم، بدون دغدغه، بدون استرس و دعا کنیم برای آمدنت…
.
یابن رسول الله…کاش شبی از این شب‌ها، جمع‌مان جمع باشد، تو بیایی و قدر بدانیم باهم بودن را، سلامتی را و دعای نیمه شب را…
مهدی جان!… همه جان های خسته تو را می خوانند و دعای خیر عاشقان و منتظران تعجیل در ظهور توست
تویی که آسمانیان به تعظیمت نشسته اند و زمینیان از فراقت در سوزند همه تو را می خوانند تویی که تمنای عالمی
پس بیا که جهان بی تو بیمار است
.
الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل لولیک فرج و العافیه و النصر بحق زینب کبری سلام الله علیه
.
هایده نجفی طلبه سطح دو

 نظر دهید »

مناجات با دوست شب قدر بیست و سوم ماه مبارک رمضان

15 اردیبهشت 1400 توسط مسافر

خدایا… کیست که مزه شیرینی دوستی با تو را چشیده باشد و غیر تو را بجای تو اختیار کند.

و آن کیست که به مقام قرب تو انس یافته و لحظه ای از تو روی گردانیده باشد ؟
در این شب که پر از صدای استغاثه شمع ها و گریه پروانه های عاشق توست، حس می کنم خوش بختم، نه سردم است، نه باران های گل آلود چادرم را لگد می کنند. نه از صدای آرزوهای نیامده می ترسم، نه هراس ناکامی های جهان را یک به یک در کمینم.
.
خوش بختم. در اتاقم بر روی سرزمین سجاده تک و تنها، باران مهر تو می بارد. اتاق را در آغوش می گیرم و بر بال سجاده به ملکوت پرواز می کنم.
تمام فرشتگان با لهجه های آسمان های دور، با من هم پرواز می شوند.
.
چه روزها که بر من گذشت خواب هایی که دیده بودم، تعبیر نشد و گناه و خطا تمام کردارم را از هم پاشید. روزها گذشت، نه تو بر من خشم گرفتی، نه ساعت نزول برکت ها تغییر کرده. فقط این نیست. اینکه فراموش کردم به آغوش شکرگزاری تو هر لحظه روی بیاورم. فقط این نیست که از کنار نگاه عاشقانه تو پر طمطراق و سر به هوا رد شدم. چیزهای بیشتری برای گریه کردن دارم برای از شرم، به زبان نیاوردن، اما تو مثل همیشه خبردار هستی و من نمی دانم پس از بی قضاوتی دست هایم، پس از استغفار و ثنای تو آیا به رهایی بی گناهی و عافیت می رسم؟
.
مگر نمی دانستم لحظه ها چشم های نگران و بینای تواند؟ مگر خبر نداشتم که اوقات را اراده تو میان شهرها و کشورهای جهان تقسیم می کند؟
.
چه جاهل بودم در اعتقاد خویش به بادها و دعاهای سرنوشت. چه هراس بیهوده ای بود که سفره مرا می گسترد و جمع می کرد بی آنکه یقین به رزق بی کران تو داشته باشم. چرا گمان داشتم که باید تمام پشتِ پنجره ها بایستم و روزگار را تعقیب کنم برای نصیب خویش؟ چرا از فراموشی مهر تو به سمتِ خلوتگاه تو را خواستن نمی گریختم؟
چرا از تو، شفای گریز از وسوسه ها را درخواست نمی کردم؟
.
اکنون باز هم تویی که باید مرا عفو کنی. هر کجا که ترسی از بی نصیبی داشته ام، جسارت به تدبیر تو بوده است. با وجود آن همه روشنایی نیاموختم که دستان تو برای آروزهایم کافی است. من چه بی نگاه بودم که رستگاری زودرس خود را از آغوش تو نمی فهمیدم.
.
تو صبح بودی من، ولی تاریک در جوار حضور تو نفس می زدم. چه قدر صبر کردی، تا سرانجام به لبخندت چشم دوختم. دانشت را ایمان آوردم. پیش چشمان تو سال های سال از تو دور بودم. چه صبری داشتی که تا امروز همواره با من سخن گفتی.
الهی!… در این شب قدر از تو درخواست می کنم تا سرانجام ما را در همه ی کارها نیک بگردان و از خواری در این جهان و رنج آن جهان در پناهمان گیر .. آمین یا رب العالمین

.
التماس دعای فراوان دارم از همگی شما عاشقان خدا
.
هایده نجفی طلبه سطح دو

 نظر دهید »

شعر در وصف علی علیه السلام

13 اردیبهشت 1400 توسط مسافر

علی علیه السلام نماد صبر

علی ای قرار دلها تویی مظهر العجائب
تو امیدی بر یتیمان تویی درد دردمندان

دل مستمندم ای جان به امید توست جانا
به سرم هوای کویت به دلم نوید سودا

تو چراغ راه هستی به دل غریب مسکین
که دل غریب مسکین به فدای توست جانا

تو عحب نشانه ای از دو سرای ملک هستی
که به ما هدیه دادی شه شاه کربلا را

چو به دوست دل سپاریم زمیان عشق بازان
ز سرای پاکباز ان رسد این ندا خدا را

یا علی شفیع باشی تو صف طویل محشر
به دل شکسته بنگر همه سوز دل گدا را

همه عمر در این امیدم که رسم به خاک کویت
که ز کوی تو ببارد همه رحمت خدا را

هایده نجفی طلبه سطح دو
.
شهادت مولی الموحدین امیر مومنان علی علیه السلام تسلیت باد

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یوسف زهرا س

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس