یوسف زهرا س

*به نام خالق بخشنده بخشایشگر*
.
سلام بر امام صبور اشک ها
.
سلام برسیمای مبارکت که ملائکه مسجود تواند

یا امام عسکری از کودکی ات، سجود و سير و سلوک، به سيمايت نور می افشاند و عرفان، رخ ‏آرای تو گشته بود. وقتی بر شانه‏ های تو، جامه فاخر امامت امت نشست، به حبس کج نهادان، آرزده شدی. پرنده روح تو اما به هيچ ميله و قفلی تن نداد؛ که اوج زندان و کنج آن حبس، رخصت خلوت تو بود با معبود؛ «عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد».
.
آقای غریب!..روزها با تشنگی کام تو، با روزه و شب‏ها با ناله و نوای مناجات تو پيوسته، رنگ خدا می‏ گرفت. آن رنج‏ها و عسرت‏ ها را به صبر و سکوت، به شيوه نيای بزرگت علی عليه‏ السلام از سر گذراندی و با حضور گسترده کلامت بر سرزمين‏ های شيعيان، دل‏ آرامشان شدی. اين حضور گرم، از آنِ ارشادگری های تو بود.
.
سيره و سريرت تو، به سان کهکشانی از نور و منظومه‏ ای از ستارگان شب، مرز پيدا کردن راه بود از بيراهه، و بدعت‏ها و کژي ‏ها، با انگشت اشارات تو به سمت صراط، ر اه مي ‏نمود.
.
آهسته آهسته، روی در پرده مي‏ کشاندی تا دلدادگان کوی تشيع را به شيوه مهدی ات مأنوس کنی که: آفتاب مي‏ خواهد روی در نقاب ابر کشد و تا زمانی دور، اين‏گونه بتابد.
.
تجلی يازدهم که بر طلوعی بي‏زوال تکيه دارد، درد را چه عميق درک کرده است، تبسم قدسی لحظاتش، همه صبر بود و اشک ‏های نيمه شب‏ هايش، تمام شوق وصال!
.
مي ‏ديد و می‏ نگريست که حقارت دنيا، در تغافل مردم، به ارزشی جدال برانگيز تبديل شده است. رنج مي‏ برد از اين که انسان، آن سوی اين هيچستان خاک را جست‏جو نمي ‏کند و به فراتر از خود نمی انديشد!
.
هنوز تنگنای زندان های پی در پی تو، گلوی جهان را می فشارد و جهانِ مسموم هنوز سرفه می‌کند!.
.
بوی رفتنت خبر شهادت داشت پرنده تر از همه ابرها رفتی تا طلوع تو در آغاز چهاردهمین خورشید بشکند و عطر عدالت مثل باران های بهاری جهان را فرا گیرد!…
.
تن رنجور امام چگونه تحمل کند این همه دشمنی و نادانی را؟ تنش زخمی است اما نه از زهر متمد نه از سختی زندان طولانی بلکه بیمار نادانی قوم جور..
.
کلید معرفت زمانه، باب علم نبوت پر می کشد با تنی خسته از جهل و حسادت خلیفه از پراکندگی امت…
شیعه را خاک غم به سر باید و بازار دل تا ابد سیاه پوش و آسمان دین را باران و اشک..
.
اینک او نیمه عشق امت را باخود به خاک می برد شهادت عشق است، فرزند غایبش را سر سلامت می گوییم و باران اشک های مان را بهانه انتظار می کنیم
شهادت امام حسن ع بهار جوشش خون شیعه است در غم غیبت
.
مولای غایب غریبم سرت سلامت باد ما را در غم پدر شهیدت پذیرا باش ای غمگین ترین شیعه در عصر غیبت، مرثیه سرای تو و چشم انتظار تواییم ای جان!..

مرثيه‏ سرای هجرت توييم و همچنان چشم انتظار رونمايی آفتاب.
«ما در انتظار رويت خورشيديم» ای خورشید پشت ابر
.
شهادت امام حسن عسکری برصاحت مقدس امام عصر عجل الله تعالی و شیعیان حضرت تسلیت باد…
.
هایده نجفی ارشد فلسفه
🖤🌹🌷🌺🖤🌹🌷🌺🖤🌹🌷🌺🖤