جمعه های دلتنگی
*به نام خالق بخشنده بخشایشگر*
.
سلام بر مهدی عجل الله،
جمعه ها وسعت خیالت را می گیرم در هوای دل انگیز پا به پای طلوع آفتاب، میزنم به جاده های پر پیچ و خم خیال به دامنه هایی که برسم به بلندترین جای آسمان، به آبی ترین هوا، به پاک ترین نفس …
.
می روم با تو به سرسبز ترین مکان و نم نم باران …تا غم انگیز غروب…
یابالحسن، آیا میشود در حرم امن تو اجازه ورود یابم، و پروانه وار گرد کعبه وجود مقدست طواف کنم…من تمام جمعه هایم را با تو قدم میزنم تا جمعه ای که بیایی در پاکیزه ترین هوا..
آقا جان، همه جانهای خسته تو را میخواند؛ تویی که ملائکه به تعظیمت نشستهاند و زمینیان از دوریت در سوز و گدازند، پس رخ بنما که عالم همه تو را میخوانند، تویی که تمنای عالمی…
آقا جان…اگر شرم ظهورت حضور من است دعا نمایی که بمیرم🥺🥺
.
ای آبروی دو عالم، کاش میدانستم چشم کدامین خاک حضور سبز تو را به انتظار نشسته و به نرمی قدم هایت بوسه می زند،کاش می دانستم کدامین سرزمین غریب با وجود نازنینت آشناست که اینگونه آغوش خود را بر مهربانیت گشوده است؟ پس بیا که زمان در نقطه انتظار ایستاده است.
بیا ای پیک سحر که صبح دیر کرده است…
اللهم عجل لولیک الفرج.
.
هایده نجفی ارشد فلسفه،طلبه🌺💝🌹💗🌺💝🌹💝🌺💗💗🌺🌹