یوسف زهرا س

این وبلاگ به نام یوسف زهرا سلام الله ساخته شده توسط هایده نجفی
  • خانه 

دلنوشته روز های کورونا

12 مرداد 1400 توسط مسافر

به نام خالق بخشنده بخشایشگر

این روزها حال دل هیچ کس خوب نیست اما روزها سپری میشود‌‌.
هوا به شدت گرم است و از باران خبری نیست، وقتی آسمان خسیس می شود ترس وجودمان را فرا می گیرد

کورونا این ویروس منحوس هم امان مردم را بریده گویا حالا حالا ها قصد رفتن ندارد، شاید میزبان خوبی بوده‌ایم وقتی رعایت ها کم شود و جدی گرفته نشود که دل از ما نمیکند می کند؟ آنقدر دلبسته ما شد که یکی یکی عزیزانمان را با خود برد و ما ماندیم و یک دنیا دلتنگی..
مدرسه ها هم که بسته شد و دیگر کسی درس نمی خواند..
لب هایمان هم از سر بی‌شوقی و تنهایی دیگر نمیخندند.
خورشید هر روز بیشتر از دیروز با تمام توانش نور افشانی می کند و گرمای این روزها هم عجیب اذیت‌کننده است..

این روزها خیلی ها نان هم ندارند. و شب که می‌شود باید سر گرسنه بر زمین بگذارند پس کمی مهربانی کنیم و به فکر بقیه باشیم

این روزها ما حالمان خوب نست کمی قلب هایمان در سینه ها سنگینی میکند..بیاییم برای خوب شدن حال هم دعا کنیم..
حال همه ما عجیب گرفته است، کمی هم دلتنگیم، دلتنگ آن روزهایی هستیم که آسمان بشدت می بارید و خیابان ها خیس باران می شدند علامت قطرات باران روی لباس هایمان می نشست و چاله های خیابان ها پر از آب می شدند و ما قطره های باران را در آغوش میگرفتیم و وجود مان پر از شادی میشد اما حالا ابرها هیچ‌کدام قصد باریدن ندارند.

امروز دلتنگ روزهایی هستیم که به دروغ دل‌درد را بهانه می کردیم و به مدرسه نمیرفتیم،
اما امروز باید برای رفع دلتنگی کتاب های ورق نخورده را ورق زد، بجای نیمکت های چوبی مدرسه روی صندلی آشپزخانه نشست و فرم نپوشیده مدرسه را پوشید و از پنجره به خیابان های خالی از رنگ نگریست.

این روزها دورها نزدیک شده‌اند، و نزدیک ها دور…رفت و آمد ها هم که… هم‌دلی ها جایشان را به فاصله ها داده‌اند و هرکس دیگری را می‌بیند به ناچار سرش را برمیگرداند تا مبادا رنگ و روی رفته اش به چشم آید.
مدت هاست ما خودمان را گم کرده‌ایم هر چه پیش میرویم هر چه تلاش میکنیم بن بست است و نرسیدن..

همه ما در کنج تاریک و پنهان قلبمان غصه هایی داریم آرزو می کنیم کاش خوابی بیاید و تمام وجودمان را پر کند،
یا شاید شبی با ماه پشت ابر ها پنهان شویم و برای همیشه پشت ابر بمانیم

اما همه ما فراموش کرده‌ایم که در کنار تمام این بی کسی ها و نبودن ها، نداشتن ها آسمانی داریم به بلندای وسعت مهربانی «خدا» و تا زمانی که زیر این سقف آسمان آبی نفس میکشیم و قلبمان در سینه می تپد و خون در رگ هایمان جاریست، نگاه مهربان خداوندی به‌ ما هست که با تمام وجود ما را به خود می خواند و در تمام لحظات ما جاریست و این یعنی در کنار تمام نداشتن هایمان خدا را داریم. پس کمی شاکر خدای مهربان باشیم…

پس امروز حال من خوب است چرا که هنوز زیر این سقف آبی خدا نفس میکشم و میدانم خدا مرا میبیند که اگر نگاه او نبود من نیز نفسی در جان نداشتم

??????????? نجفی طلبه سطح دو

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

یوسف زهرا س

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس