قصیده ای به بلندای حسین علیه السلام
*به نام خالق بخشایشگر مهربان*
.
🍂قصیده ای به بلندای حسین ع 🍂
🍃باز ناله باز شیون از غم سلطان عالم
با گهر های فراوان می چکد از چشم خیسم
.
💦با دو چشم اشکبارم باصبوری می نویسم
با دل بی تابِ زینب قصه ام را می نویسم
.
🌱می نشیند داغ این غم توی سینه هر دمادم
می نوازد گوش دل را با غم طفلان خاتم
.
💧می زند سیلی به گونه هر دمادم اشک های ریز ریزم
می چکد بر روی کاغذ خون سرخ رنگ رنگش
🎋خیمه اش کو؟ محملش کو؟ محرمش کو؟
کو برادر ؟ کو دلاور؟ او سوار برشتر الله اکبر
🥀روزهای بی برادر یاد آن سرو دلاور
روزهای کودکی کو در کنار شیرِ حیدر
🍃پس چشد آن نامه های اهل کوفه
کودک خوشحال حیدر گشته در اشغال ِ دشمن
💧کودکانه، پر بهانه، دختری گریان و نالان
گوشواره، پاره پاره حنجری سوزان وعطشان
🌻کودکانه ، پر بهانه غرق در خون کو برادر؟ کو دلاور؟ خواهرانه، پر بهانه ، گشته نالان
🥀زینب کبری بروی حنجری نالان و گریان
شمر بی دین، بی مروت ، خنجری نیشش ز فولاد،
🍂کرد پنهان، زیرکانه، منتظر مانده ببرد او گلوی نازک دین، از روی کین
تازیانه، میخورد بر صورت فرزند حیدر
🗒پس چشد، آن نامه ها و وعده ها آخر کجا رفت؟ آه حیدر، آه حیدر،
🖤حرمله حیوان بی شرم ..با سه تیر گیرد نشانه . وای اصغر طفلک شش ماهه ناز،
🥀وای مادر بر سر وصورت زنان نالان و گریان
یا حسین دیگر نمانده قافله، عباس و اکبر
💧بر لب آب است سقا، بی برادر، دور او صد پاره لشگر، کو حیدر، کو برادر، کاش اینجا بود اکبر،
💧تشنه لب مانده برادر یاد اصغر، دامن لیلای غمگین شرم بر خولی و بن مرجانهِ بی دین.
💦گریه های طفل معصوم.دردهای جسم سجاد، یاحسین جان، کو برادر،
🍃 تیر بر چشمان عباس، دست های بی برادر، مشک بر لب، خون ز دیده، این همه سختی کجا بود؟ کی رسیده؟
🥀کو اسیری؟ تشنه لب طفلانِ نالان.. آنطرف چند سر به روی نیزه کین، غرق در نور
💦می تلاود سوره زیبای کهف و می رسد هردم صدای صوت قرآن حیدر.
🌟زینب کبری نگاهش روی سرهاست، نور باران می کند دشت بلا را،
طفلک ناز سه ساله منتظر مانده ببینید رأس بابا..
🥀وای زینب، کو سکینه، کو سر عباس و قاسم
کو رباب و اصغر و سجاد و اکبر پای در زنجیر دشمن؟
💧باز ناله باز شیون باز نوحه باز ماتم
فرا رسیدن ماه محرم ماه عزای حسینی بر صاحت مقدس امام زمان عجل الله تعالی و شیعیان حضرت تسلیت باد
.
هایده نجفی ارشد فلسفه
🖤🌺🌷🌺🖤🌹🖤🌹🌺🌷🖤