دلنوشته شب قدر بیست و یکم ماه رمضان
به نام خالق بخشنده بخشایشگر
الهی! مرا از هر بنده، بی نیاز گردان و بر من رحم کن بر من که تنها و غریبم بر من که محتاج صبوریم.
صبری عطا کن به همراه قلبی روشن و بی کینه!
انگار زندگی فقط تمام صبرش را بخشیده است به من!!! اما هرچی صبوری می کنم این زندگی است که با بی صبری تمام هول میزند برای ضربه های بعدی…..!
.
وقتی دلت که شکست، زمان طلب فرا رسیده ، باید سماجت کنی، با دستهایی که قنوت میشود به سمت آسمان، جایی که ماوای عشق است و وسعتی برای بخشش، برای اجابت، دلت اگر آرام گرفت، بدان که به دست آوردهای و حالا با تمام وجودت معشوق را سجده کن.
.
امشب بار دیگر شهر پر میشود از صدای دعا، زمزمههایی که هر دل سختی را نرم میکند، شهر پر میشود از مرواریدهای غلطان اشک که بر گونههای بندگان خاضع و مومن خدا جاری است تا دلهایشان را جلا بخشد، امشب پر خواهد شد از بانگ الغوث و خلصنا و در این میانه خوشا بهحال کسی که دلش شکسته باشد…
.
راه زیاد نیست، باید به پای دل رفت، بیخستگی و دلسپرد به نوای عاشقانههایی که نجوای دلبستگی دارد، نوای خوب عاشقی است این دعای جوشن کبیر و باید برای درک آن با دل همراه شد.
.
امشب سراسر شهر پر شده از صدای دلنشین دعا، سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ ، پر است از نوای عاشقانههای روزه دارانی که آمدهاند برای استغاثه، برای قدر گذاشتن به شبهای قدر، برای قدر گرفتن از این شبهای بلند.
.
زانوانم دیگر توان کشیدن جسم خاکی را ندارد، زیر آسمان قیرگون زانو میزنم، به سمتی که دل مینشاندم و باقی راه را با دل میروم تا کجا سر برآورم، نمی دانم
.
امشب همه دلها عازم کوفه است به هرجا می نگرم جسمهایی است پر از عشق، پر از خواسته و آسمان پر از اجابت وای که چه محشریست امشب که فریاد الغوث را همراه خود به سوی رستگاری ابدی راهنمایی میکند.
امشب شب گرفتن حواله است، امشب شب قدر است، شب گرفتن حاجت، شب رسیدن، امشب باز چشمها مسیر نور را پی میگیرد و زلال اشک از کنار گونه جاری میشود. مدیونم، مدیون روزهایی که قدر شبهای قدر را ندانستم، رمضان را درک نکردم، جا ماندهای را میمانم که هرچه میدوم نمیرسم،گویی خدا مرا شرمنده کرده است.
.
خداوندا!…مولای من!.امشب، شبِ قدر است شب میهمانی رازها!.. چگونه خواب، سرزمین چشمهایم را فتح کند، وقتی که به استقبالِ واژگانِ نور می روند؟! امشب پنجره ها ستاره می چینند تا جوشن کبیر، با تمام عظمتش آغاز شود، باران خواهد گرفت تا بشوید تمام آلودگی ها را از تن خسته زمین،
محتاج دعای فراوان دوستان هستیم
نجفی ارشد فلسفه 🖤🌷🌹💖🌺🌸🌸🖤